۱۳ مطلب در بهمن ۱۳۹۹ ثبت شده است

متاسفم..

"متاسفم..متاسفم بابت همه چیز!همه چیز..همه چیز تقصیر منه..و من بابت همشون متاسفم!"
دستش میلرزید..نمیدانست میتواند این کلمات را بفرستد یا نه.او میترسید..آنقدر میترسید که حتی نمیتوانست این کلمات به ظاهر ساده را بفرستد.
او همیشه در زندگیش از همه کس و همه چیز عذرخواهی میکرد.او خودش را برای همه چیز مقصر میدانست.او خود را گناهکار میدانست برای کارهای نکرده اش برای احساساتش..حتی برای حرف های نزده اش..او همیشه مقصر زندگیش بود!
او فقط میخواست کمی آرامش داشته باشد.میخواست که مقصر نباشد ولی همیشه ذهنش او را مقصر میدانست حتی اگر کسی نمیگفت که او مقصر است.احساس میکرد همه انگشت مقصر را به او میگیرند و میگویند:او مقصر است.
ذهنش هر روز بیشتر او را مقصر دانست و هر روز بیشتر درون افکارش که مقصر است فرو میرفت.او دیگر کسی نبود جز مقصر!مقصر همه چیز..همه کس..

پ.ن:من چرا اینو نوشتم؟._.اصلا قرار نبود من همچین چیزی بنویسم:/قرار بود فقط یه متن در مورد متاسفم باشه:|ولی..خوب متن خوبی شده..و منو بابت این که یه متن غم انگیز نوشتم ببخشید:)
پ.ن:راستش..من در نود درصد اوقات خودمو مقصر همه چیز میدونم..همیشه همینطوره..و من نمیتونم جلوی ذهن خودمو بگیرم که مقصر نباشم..خیلی وقتها بی دلیل از دیگران معذرت خواهی کردم..
پ.ن:باید حتما بگم به خاطر رفتن عشق کتاب بی شرف چقدر بهم ریختم؟:)و اینکه امروز بالاخره موفق شدم یه ایمیل به این بی شرف بدم؟
پ.ن:وای خدا(":کامبک آیو و حرفاش در مورد توصیح آهنگش..هق!از صبح یه سره دارم گوشش میدم(": You are my celebrity..
 

  • mochi ^-^
  • جمعه ۱۰ بهمن ۹۹

Paradise

دریافت

  • mochi ^-^
  • يكشنبه ۵ بهمن ۹۹

نمایشگاه کتاب!

دختر خالم:فاطمه!نمایشگاه کتاب تهران مجازی شده!

من:وایییییییی راست میگی؟خداوکیلی؟عررررررر بالاخره منم میتونم از نمایشگاه کتاب تهران کتاب بخرم:"

دختر خالم:آری^^

وقتی که شنیدم نمایشگاه کتاب مجازی شده دلم میخواست از شدت خوشحالی بال در بیارم!برعکس بقیه که میگفتن وای نمایشگاه کتاب مجازی حال نمیده من ذوق کردم و دلیلش این بود که:
چون خیلی دوره شهرمون از تهران هیچ وقت برای نمایشگاه کتاب نتونستم برم تهران"-"و همیشه در حسرتش میماندم"-".

و الان رفتم توی سایت و به راحتی ثبت نام کردم!خیلی آسون بود خداوکیلی.بعد بقیتون میگید خیلی سخت بوده"-"نسبت به ثبت نام توی سایت های دیگه خیلی خیلی اسون تر بود!
ممنون از همتون با پیشنهاداتون:))کتابام رو سفارش دادم^-^(تقریبا کل دیروز داشتم لیستمو انتخاب میکردم._.خوبه نصف لیستمو قبلا انتخاب کرده بودم:/)
لیست کتابام:
دونده هزارتو
بیرون ذهن من
تابستان با جسپر
آوازی برای یک نهنگ
این کتاب برایت ضرر دارد
معمولی مثل بقیه
این کتاب را ممنوع کنید

خیلی گرون شدن این هفت تا دونه کتاب:")فکر کن هفت تا دونه کتاب با تخفیف 300 هزار تومن!البته پولشو خودم دادم ولی خوب خیلی گرون شدن کتابا~
باید به نکته دیگه ای اشاره کنم اینه که حدود نه ماهه کتاب جدید نخوندم"-"و در این مدت کل کتابای کتاب خونه ام رو درو کردم و برای بار چندم خوندمشون!راستشو بخواید خیلی تجربه خوبی بود!یه سری از کتابها رو که قبلا خونده بودم ولی درکشون نکرده بودم دوباره خوندم و اون عمق کتاب رو تونستم درک کنم:)مثلا کتاب شازده کوچولو رو..اون موقع که برای اولین بار خوندمش کلا شیشم بودم و رسما درکش نکردم:/ولی الان خیلی خوب درکش کردم..یا کتاب آدم های وارونه..یه روزی معرفیش میکنم:دی
راستشو بخواید من خیلی راحت کتابامو سفارش دادم!خیلی آسون بود برعکس بقیه که میگفتن خیلی سخته..شاید هم به خاطر اینه که من خیلی از سایتای مختلف سفارش دادم و یکم قلق کار دستم اومده:)
اگر سوالی داشتین یا مشکلی براتون پیش اومد حین سفارش دادنتون در خدمتم تا کمکتون کنم((=

پ.ن:دختر خالمم مثل من یک عدد کرم کتابه"-"واقعا بابتش خداروشکر میکنم..حتی اوتاکو و کیپاپر نیز مثل من هست._.ولی مشکل اینجاست از من خوشش نمیاد..هعی..شانسو منو نگاه کن"-".
پ.ن:الان داشتم شیر میخورم شیر ریخت روی لپ تاپ سریع اومدم پاکش کنم جذب لپ تاپ شد"-"حس میکنم الانه لپ تاپ بپوکه ولی هنوزم دارم به کارم ادامه میدم:/باید چه خاکی به سرم بریزم؟ولی مقدارش زیاد نبود خداروشکر._.(الان فرداست و خداروشکر حال لپ تاپ خوبه"-")
پ.ن:از بس در مورد کتاب دونده هزارتو گفتین بالاخره خریدمش"-"ولی گفته باشم اگه کتاب بدی بود خونتون گردن خودتونهD:

  • mochi ^-^
  • شنبه ۴ بهمن ۹۹
میدونی چیه؟
زندگی ناسازگاری های زیادی داره. ولی بیا با تمام توانمون از زندگی سختمون لذت ببریم:)♡