۱۴ مطلب در آبان ۱۳۹۹ ثبت شده است

توجه

لطفا تاریخ تولدتون رو اینجا بنویسید دلم نمیخواد تاریخ تولدتونو یادم بره یا ندونم و تولدتون بشه و من نفهمم:")

  • mochi ^-^
  • شنبه ۱۰ آبان ۹۹

اولین نامه(شاید)

سلام لورا عزیز..
میخواهم اولین نامه ام را برایت بنویسم..
شاید در واقع میخواهم فقط چیزهایی که به خودم گوشزد کنم به تو بگویم شاید هم..نه!نمیدانم راستش ولی فقط میخواهم بنویسمش چه برای تو و چه برای خودم!:)
لورای عزیزم میدانی فکر میکنم من تسلیم شده ام..تسلیم هر چه که دارد در زندگیم اتفاق می افتد..دیگر بهانه نمیگیرم از زندگیم..دیگر به این و آن ایرادهای زندگیم را گوشزد نمیکنم..شاید هم نسبت به زندگیم خوشبین شده ام اما نه! من فقط از این گوشزدها خسته شده ام یا شاید حقیقت زندگی را پذیرفته ام این که نمیتوانم جلوی زندگیم را بگیرم...البته با گوشزد کردن زندگیم به دیگران اتفاقی نمی افتاد پس چیزی را از دست نداده ام..
لورا عزیز...راستش باید حقیقت تلخی را به تو بگویم من از آرزویم دست کشیده ام یا شاید این طور فکر میکنم من هنوزم هر روز به ارزویم فکر میکنم و به آینده ای با ارزوی تحقق یافته ام فکر میکنم..آینده ای زیبا و رویایی که میخواهمش من آرزویم را دوست دارم..خیلی خیلی زیاد و نمیتوانم ازش دست بکشم شاید فقط توهم زده ام که از ارزویم دست کشیده ام!!نمیدانم و خیلی سرگردانم چون آرزویم به آینده ام وابسته است..میدانی لورای عزیز اینده زیادی مبهم است بیشتر از انچه که من و تو فکر میکنیم..باید با این آینده ای که اینقدر مبهم است چه کنم؟
راستش پست قبلم را دیده ای مگر نه؟ راستش در واقع پست قبلی حقیقت زندگیم بود که در دلم پنهان کرده بودم و حتی به تو هم نگفته بودمش اما دیگر نتوانستم آن را در دلم مخفی کنم و آن را فریاد زدم..من واقعا میترسم از همه ی اتفاق ها:)شاید در این چند وقته فقط ترسیده ام و فرار کرده ام از همه چیز و همه کس و محتاطانه کارهایم را انجام داده ام!:)
خوب راستش دیگر بس است هر چه بهت گفته ام..این نامه ها(احتمالا)ادامه دارد و دوباره برایت مینویسم:)میدانم میدانم همین امروز برایت اسم انتخاب کرده ام و اولین اسمی که به ذهنم رسید را گذاشتم رویت اما با این همه اسمت را دوست دارم=)
ارادتمند تو
موچی:)

  • mochi ^-^
  • جمعه ۹ آبان ۹۹

میترسم..

من میترسم..من واقعا میترسم...من از آدمای دور و برم و اتفاقاتی که نباید بیفته میترسم..

  • mochi ^-^
  • چهارشنبه ۷ آبان ۹۹

معضلی که خیلی وقته دیگه بهش فکر نکردم:)

خوب از اسم پست کاملا معلومه میخوام چی بگم یااااااا نیست؟
خوب من نهمیم! و کاملا معلومه که باید امسال انتخاب رشته کنم:)و خوب این چند وقته اصلا بهش فکر نکردم..تابستون یا اوایلی که مدرسه ها باز شده بودن خیلی بهش فکر کردم ولی این چند وقته از بس افکار دیگه ای توی سرم میچرخیدن این مسئله واقعا بی اهمیت میومد و در اون برهه زمانی واقعا نیازی نمیدیدم بهش فکر کنم:/ و خوب باید بگم این چند وقته از فرط بیکاری بهش فکر میکنم:|(بیکار هم خودتونیدD:)
خوب باید بگم که من عاااااااشق ادبیات و انشا هستم:)ینی واقعا از زنگ انشا و نوشتن انشا لذت میبرم و واقعا با تمام وجودم ادبیات رو میخونم:)ولییییییییییی من بقیه درس ها یا ازشون متنفرم:|یا بهشون حسی ندارم و فقط میخونمشون-_-زیستو تقریبا دوست دارم و از مطالعات و ریاضی متنفرممممممممم ینی متنفرررررر من از همون کلاس اول از ریاضی بدم میومد:|مطالعات هم به این خاطر ازش بدم میاد چون درساش زیادن و مسخره:/
و خوب من اوایل داشتم به این فکر میکردم برم ادبیات و از اون موقع که من اینو اعلام کردم مامانم هی بهم میگه تو چون از مطالعات بدت میاد و ادبیات، تاریخ و جغرافی داره نمیتونی بری ادبیات:|||مثلا خودش فلسفه و منطق درس میده به جای این که منو تشویق کنه میزنه توی سرم"-"ایح"-"و خوب مامان بابام بهم گفتن میتونی بری تجربی:/(من از پزشکی از همون بچگیم هم متنفر بودم:|بچگیام مثلا بقیه میگفتن ما میخوایم دکتر مهندس بشیم یبار توی کلاس دوم گفتن میخواین چه کاره بشین گفتم میخوام خیاط بشم جررررررررر خدااااااااXDDDD و وقتی کلاس سوم گفتن میخواین در اینده چکاره بشین گفتم میخوام وبلاگ آشپزی بزنمXDD خندم میگیره از فکرای بچگیمXD)خوب برگردیم به بحث..گفتن برو تجربی و بعد میتونی بری رشته دانشگاهیت هر چی میخوای بری مثلا بری تجربی بعد کنکور ادبیات بدی..ولی راستشو بخواین میدونم که مامان بابام یدفعه پیش دانشگاهی میگن برو داروسازی بخون خیلی خوبه که یه شغل خوب هم داری:)همون طور که از اول هفتم تو گوشم خوندن هر رشته ای میخوای میتونی بری و یه دفعه نهم گفتن برو تجربی!!
واقعا خیلی سردرگم کنندست..یک عدد مشکل دیگه هم هست اینه که من تیزهوشانیم:"/(نمیخوام پز بدم واقعا.-.راستش با این که این همه وقت از اون موقع که اومدم بیان میگذره ولی تعداد کم و محدودی که اونم بحثش پیش اومده گفتم تیزهوشان میرم:/تازه هر کس ازم میپرسه تیزهوشان چطوره میگم مثل مدرسه های عادی.-.و واقعا از نظرم مثل مدرسه عادیه و فقط بهت میگن شما تیزهوشانی هستین از شما بعیده!!چقدرررررر از این جمله متنفرم و چقدر این حرف به ما زده میشه.-.)و خوب میدونید مامان بابام هیچ وقت از من توقع نداشتن..اما از وقتی که من تیزهوشان قبول شدم(از نظرم کاملا شانسی بود قبولیم)فکر میکنن من خیلی باهوشم._.ایح خدا مگه من چه گناهی کردم تیزهوشان قبول شدم؟هوم؟
هعییییییی خوب زیادی چرت و پرت گفتم..خیلی وقت بود(منظورم حدود سه روزه:/وی زیادی همه چیز رو بزرگ میکند)که دارم این پست روی توی ذهنم بالا پایین میکنم و یه جورایی نمیخواستم بنویسمش اما بالاخره نوشتمش..شاید با خودتون بگید الان که چی؟اومده اینا رو نوشته بگه من نمیدونم چه رشته ای برم؟هممم راستش خودمم نمیدونم..شاید بتونم بگم بی هدف ترین پست وبه..ولی انگار باید مینوشتمش..و یه جورایی میخوام که از تجربه شماهایی که ازم بزرگترید و این مراحلو رد کردید کمک بگیرم:)اینجا جایی برای تعامل نظراتمونه نه؟

پ.ن:این عکسرو خیلی دوست دارم:")زیادی کیوته:")
پ.ن:خووووب راستش میدونید چرا حدود یک هفته هیچی ننوشتم؟چون واقعا واقعا هیچی نداشتم بنویسم..همه چیز شدیدا عادی بود و هست:"/ساعت هشت صبح بلند میشم میشینم سر کلاسای آنلاین تا یک یا دوازده ..درس میخونم وب گردی میکنم آهنگ گوش میدم با دیگران حرف میزنم فیلم یا انیمه میبینم و همین!!هیچ چیز دیگه ای نیست:)احساس میکنم زیادی زندگیم بیخود شده:/
پ.ن:انجین ها(فن های انهایپن یا ایلند)دیدن تیزرها رو؟عرررررررررررررررررر یعنی من رفتم تو حموم و فقط جیغ کشیدم از ته سرم و خود زنی کردم زیادی اینا خوبن:")جیک خون اشام..ایح خدا زیادی همشون خوبن:")یه فیلم ترسناک کامل دارن بهمون تحویل میدن:")
پ.ن:خیلی ها رو آنفالو کردم:) نیازی به دنبال کردنتون نمیدیدم که آنفالتون کردم:))
پ.ن:فکر کنم دارم فن مامامو میشم..
پ.ن:امتحاناتم بالاخره با تقلب و به هر جون کندنی بودن تموم شدن هورااااااااااااا بالاخرهههههههههههه
پ.ن:قالب جدید تقریبا آمادست ولی..نمیدونم چرا نمیتونم بزارمش..
پ.ن:خداوکیلی تبلیغات این هفتمی ها خیلی ضایعستXDDD برای شورای دانش آموزی دارن مجازی تبلیغ میکنن همشونم هفتمین ما نهمی ها هم با بی بخاری کامل هیچ کار نمیکنیمXD
پ.ن:شور پی نوشت رو در اوردم نه؟

  • mochi ^-^
  • دوشنبه ۵ آبان ۹۹
میدونی چیه؟
زندگی ناسازگاری های زیادی داره. ولی بیا با تمام توانمون از زندگی سختمون لذت ببریم:)♡