دوست داشتم لبخندهای امسالم رو نگه دارم~
1.اون کیکی که گرفته بودم طرفش و دهن بازش از تعجب و هیجان((":خیلی خوب بود اون روز..هیچ وقت نمیتونم فراموشش کنم!
2.وقتی فهمیدم ** ** ** ** ** ****T-T(ببخشید..نمیتونستم اینجا بنویسمش!پس..سانسورش کردم^-^)
3.تمام لحظاتی که با بی تی اس گذروندم(:بهترین لحظات عمرم میمونن.
4.چت های طولانی با شما و خنده هایی که دیگه هیچ وقت تکرار نمیشن!
5.وبلاگ زدم..این بهترین بخشش بود.وقتی اولین پستم رو گذاشتم خوب یادمه..داشتم از هیجان میلرزیدم:")
6.اون بیدار موندن تا نصفه شب کتاب خوندن(:
7.نودل میپختم و سعی میکردم شبیه کره ای ها بخورمشD":
8.دبیو انهایپنT^Tهنوزم نمیتونم باورکش کنم!
9.وقتی آلبوم BE بیرون اومد!
10.وقت هایی که بارون میومد و زیرش بودم:))
11.وقتایی که میتونستم حس شخصیت انیمه رو درک کنمT-Tو کلا انیمه دیدن(":
12.وقتی که نگرانم بودید همتون(":
13.وقتی بیان بعد از چند روز خرابی درست شدTTدلم میخواست از خوشحالی گریه کنم..
14.تولد شوگا شی..(:
+آره"-"..نمیتونستم از این بگذرم که فقط نه تا بنویسم._.میدونم برخلاف چالشه ولی اهمیتی نمیدم:|
چالش از اینجا شروع شده.و مرسی از نوبادی چان که دعوتم کرد*-*
و از حنا دعوت میکنم*-*
پ.ن:چرا..نه واقعا چرا..مامانم از من نمیپرسه دلت میخواد کمکم کنی توی این کار یا نه._.دیشب رسما به این کارش از هفت خان رستم گذشتم:"/
پ.ن:تصمیم به درس خوندن گرفتم و بعد زارت نتونستم درس بخونم:/
پ.ن:حس میکنم یه عالمه حرف تو دلمه که باید بگمشون وگرنه میترکم..
پ.ن:میتونم مدال طلای مزخرف ترین شب عمرمو به دیشب بدم((:(البته باید یه سری چیزا رو فاکتور بگیرم:/)
پ.ن:آدم رو مخیم نه؟