گومنه(ببخشید ژاپنی) یومیکو چان دارم دیر مینویسمش:)با این مریضی حالی برام نمیمونه چندانD:
باید ناممو برای تو بنویسم ای نوه ی من نه؟:)شاید نباید لفظ عزیز(!)میخوام برگردم به چندین ماه قبل زمانی که تازه کرونا اومده بود و خبرکرونا همه جا پخش شده بود اون موقع شاید زیاد باور نداشتم به کرونا ولی وقتی روز آخر مدرسه شد و به خاطر کرونا همه چیز تعطیل شد تازه فهمیدم نه مثل ویروس های دیگه نیست کرونا:)تا دو ماه بعد از اومدن کرونا هنوز انتظار داشتم مدرسه ها باز بشن و کرونا بره اما نرفت و من دیگه امیدی نداشتم به باز شدن مدرسه ها و برگشتن همه چیز به حالت عادی پس سعی کردم با تدریس مجازی کنار بیام ولی نتونستم:/راستش از اون چیزی که فکر میکردم درس خوندن سخت تر بود درسته زیر پتو بودن و گوش دادن به حرف های معلم خیلی آسون تره تا این که بری مدرسه ولی بدی های خودش هم داره نه؟D: ساعتها باید وقت میذاشتم جزوه هامو بنویسم و بشینم هر طور شده فیلم و ویس های معلمو پیدا کنم و توضیحاتشو توی مخم فرو کنم و اگه بخوام بین تدریس مجازی و حضوری یکی رو انتخاب کنم قطعا انتخابم حضوریه چون با اون معضلات بالا مواجه نمیشی و هم اوقات خوشی توی مدرسه میگذروندی:)من اون خوش گذرونی های توی مدرسه رو با هیچی عوض نمیکنم!اون موقع مثل یه بهشت دست نیافتی به نظر میرسه برام الان=)
حالا حرفامو در مورد تدریس غیر حضوری گفتم نه؟باید به بلاهایی که کرونا به سرمون میاری بپردازم:)
باید بگم که هر کسی کرونا گرفته گفته خیلی سخت بوده و این که با هر سرفه احساس میکنی قفسه سینت داره خورد میشه خیلی بده نه؟و خوب بعدش به مرگ منتهی بشه!واقعا دردناکه هر روز انگار کشتار جمعیه توی تمام دنیا و ما داریم بهش عادت میکنیم!همه اینا ترسناک هستن میگن آخر الزمان شده و همه این اتفاقا توی آخر الزمان میفته!هعی
راستش باید در مورد خونه نشینی هم بگم:)من آدم نسبتا درون گرایی هستم ولی از مهمونی خوشم میاد:)و همین طور که اون بالا گفتم دوست دارم برم مدرسه پس حتما باید ناراحت باشم نه؟
همون طور که وایولت گفته بود اگه بخوام خاطره ای از چهارده سالگیم بعدا برای دیگران تعریف کنم تنها چیزی که بیاد میارم توی خونه بودن و پشت لپ تاپه:)راستش همین کرونا باعث وابستگیم به لپ تاپ شد:)میدونی از همه بدتر اینه که من نمیتونم برم شنا کسی که هر هفته توی آب های استخر داشت شنا میکرد حالا ماه هاست حتی رنگ آب رو ندیده بدنش! و واقعا دلم برای یبار شنا کردن دوباره توی استخر تنگ شده:")باید یه چیز دیگه هم بگم اینه که من از پارسال تابستون آخرین مسافرتی بود که رفتم:")خانواده من مثل بقیه مردم نبودن که توی کرونا برن مسافرت و توی خونه موندن و من واقعا واقعا دلم برای مسافرت رفتن دریا و ... خیلی تنگ شده:")و انیمه دیدن بین کلاسا حس خوبی داره و آهنگ گوش دادن اما با این همه اگه بخوام بین زندگی بی کرونا و با کرونا یکی رو انتخاب کنم قطعا انتخابم زندگی بی کروناست:)
تمام^^
باید بگم این چالش از یومیکو شروع شده:)و منو یومیکو کیوت دعوت کرده^^مرسی بابت دعوت*^*
و من دعوت میکنم از:فهیمه،گلی ساما،آرورا چان،هانی بانچ،نرگس،راینر،آرام،حنانه،وهکاو،

پ.ن:هنوز تب دارم نه خوب میشم نه بد تر:")تا قرص میخورم خوبم قرصه اثرش تموم میشه بدنم داغ میشه:")مامانمم از بس چیز میز به خوردم داد مردم:"/
پ.ن:وااااااااای نمیتونم جلوی خودمو بگیرم تا قسمت بعدی سایکو پاس رو پلی نکنم این انیمه زیادی خفنه
پ.ن:خداوکیلی چرا مریض شدم هوس چیپس کردم؟:")