خوب باید به عرض حضار برسانم که موهام شپش زده._.
و من موهای بلندی داشتم(دقت کنید داشتم!)و خوب به دلیل این که شپش داشتم مجبور شدم موهامو کوتاه کنم._.من واقعا واقعا موهامو دوست داشتم و از نظرم با موهای بلندم خیلی خوشگل بودم:/
رفتم ارایشگاه و به سرم زد که موهامو چتری کوتاه کنم._.بعد هیچی موهامو مصری و چتری زد:/اومدم خونه یه عالمه گریه کردم و یه عالمه جیغ زدم که "من زشت شدم"باید به عرضتون برسونم واقعا واقعا زشت شده بودم به طرز شدیدا فجیعی._.وقتی خیلی خیلی از چیزی ناراحتم و اگر بتونم جیغ و داد کنم به خاطرش از ته سرم جیغ میزنم و گریه میکنم و داد میزنم.-.خوبه همسایه نداریم و گرنه با این جیغای من دیوونه میشدن.-.
اگر بخوام بگم کاملا بفهمید تا چه حد فجیعی زشت شدم باید بگم یادتونه توی سریال یوسف یه نفر بود توی زندان با یوسف که خوابش تعبیر شد و شد ساقی پادشاه؟خوب من دقیقا مثل اون شدم فقط از نوع دخترش-___-و خوب الان عمق فاجعه رو درک کنید:-:
و کلا دیشب و امروز به خودم نگاه میکردم گریم میگرفت از بس زشت شدم:/امروز عصر دیگه اومدم چتری هامو با یه گیره کنار زدم و خوب حتی مامانمم گفت خیلی بهتر شدی(مامانمم قبول داشت که من زشت شدم تا این حد!)و خوب الان حداقل وقتی قیافمو میبینم گریم نمیگیره!ولی من دلم موهامو میخوادT^T این اولین باری بود که موهام اینقد بلند شده بودن!موهام تا یکم پایین تر از شونه هام بودنT^T و خوب من کل بچه گیام موهام کوتاه بود و هیچ وقت تا حالا موهامو اینقد بلند نذاشته بودم و خیلی دوسشون داشتمT^T وقتی داشتم از صندلی آرایشگاه پایین میشدم موهای ریخته شدمو دیدم و دلم برای موهام سوختT^T
حالا از همه ی این ها بگذریم باید به شپش های خیر ندیده موهام بپردازم._.از صبح مامانم صد تا چیز زده توی این موهام و من صد بار موهامو شستم و چندین ساعت بی حرکت نشستم تا این تخم های خیر ندیده رو مامانم از موهام جدا کنه._.بدانید و آگاه باشید شپش ها موجودات های بسیار چندشی هستندT-T مواظب باشید شپش نگیرید وگرنه مثل من بدبخت میشد:/
و خوب همه ی اینا رو نوشتم تا یادم بمونه من موهای چتری اصلا و ابدا بهم نمیانT^T
+باورم نمیشه زمان پخش اتک اومده من خوابم حتما عرررررررررررررر
+وی فردا امتحان ادبیات دارد اما هنوز ذره ای نخوانده است.-.
+چرا اینقد کار داره این شپش کشی.-.