تا همین چند لحظه پیش روز خوبی داشتم..همه چیز خوب بود..
حتی میخواستم در مورد این روز خوبم یه پست بلند بزارم..
اما همه چیز با یه خبر خراب شد روی سرم..
حالم خیلی بد شد..هنوزم بده و ناراحتم..
ای کاش میشد موقع شنیدن خبرهای بد گوشت ناشنوا بشه..
The voice of my writings
مینویسم تا شنیده شوم!
نظرات (۱۹)
💫~ HeLiA
- يكشنبه ۲۳ شهریور ۹۹
- ۲۱:۳۴
هوم میدرکم...این حتی از روزی که پر از خبرای بد باشه بد تره :(
ولی این توانایی که بتونی با اون اخبار بد کنار بیای و اروم باشی خیلی خوبه .-.
چ شده؟
آره..
دقیقا:"
همین آیسا و اینا..حالم به خاطرش خیلی بده..دو تایی با سارا داریم عر میزنیم
دقیقا:"
همین آیسا و اینا..حالم به خاطرش خیلی بده..دو تایی با سارا داریم عر میزنیم
Namgar Kim
- يكشنبه ۲۳ شهریور ۹۹
- ۲۱:۴۳
اگه خبرای بد نباشن که دیگه نمیتونیم از خبرای خوب خوشحال شیم😄
البته یه سری خبرای بد ، واقعا خوب میشه که نشنویم😓
آره خوب از این نظر میشه بهش نگاه کرد..
آره واقعا..
آره واقعا..
💫~ HeLiA
- يكشنبه ۲۳ شهریور ۹۹
- ۲۳:۳۴
عه :'(
برمیگرده :(
بیشتر از همه حالم از این بد میشه که بهش نگفتم چقدر برام مهمه..به حرفاش گوش ندادم و فقط رفتم پیشش ناله کردم و خیلی حسرت های دیگه..
Fahimeh ^_^
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۰۸:۵۶
:((( متاسفم
کاش به زودی یه خبر خوب صد برار بزرگتر اون خبر بده بهت برسه
ممنون بابت آرزوی خوبتون^^
nanami •°▪¤°•▪
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۲:۳۴
کاش خدا برای یه بارم شده بود کلمه ی بد شانسی رو از رو خیلیا ور میداشت
نگرفتم منظورت رو...ببخشید
Yumiko ツ ! ×
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۳:۱۲
اینجور وقتا سعی کن کمی ذهنتو درگیر حواشی کنی ،
میدونم سخته ولی کمتر بهت فشار میاد
ممنون از پیشنهادت..باید امتحان کنم ببینم چطوره..
nanami •°▪¤°•▪
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۷:۵۰
مثلا من مثه چی برام بدشانسی میباره یه روز خوش ندارم TT
اوهوم منم چند وقته همش ناراحتم..
nanami •°▪¤°•▪
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۸:۱۶
legh hghk ',ad ilvhil kds kldj,kl j,dahn pq,v ydhf ;kl ففLEGH HGHK ILDK \SJD ;I 'CHAJL مثلا االن همین پستی که گزاشتم
چرا حرفاتو نمیفهمم._.
nanami •°▪¤°•▪
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۸:۳۲
چون دارم از استرس میمیرم شادششون به درده خوشدون میخورهههههه
دقیقا شاد خیلی مسخرست._.
shina .em
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۹:۰۱
من ک میگم احتمال ۷۰-۸۰ درصد آیسا زود برمیگرده(نتیجه این ساعتم:/)...همین الان فهمیدم ک عر زدن فایده نداره...خودش بهتر میدونه...
شاید بهتره بود کمتر اذیتش میکردم:")
نمیدونم..خیلی حسرت ها به جا برام گذاشت با رفتنش...
shina .em
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۱۹:۰۲
😐من ی لحظه حس کردم اصلا نفهمیدم ماجرا رو....
اشکال نداره نامفهوم نوشتم
...Soofia ...
- دوشنبه ۲۴ شهریور ۹۹
- ۲۲:۰۸
متاسفم عزیزم
اگه خبر فوت شنیدی درکت میکنم:((((((
زندگی پر از اتفاقات خوب و بده
باید باهاش راه بیای
ممنون:)
نه خبر فوت نبود..ولی خوب در حد همون برام ناراحت کنندست:"(
آره باید با زندگیم کنار بیام..
نه خبر فوت نبود..ولی خوب در حد همون برام ناراحت کنندست:"(
آره باید با زندگیم کنار بیام..
میدونی چیه؟
زندگی ناسازگاری های زیادی داره. ولی بیا با تمام توانمون از زندگی سختمون لذت ببریم:)♡
زندگی ناسازگاری های زیادی داره. ولی بیا با تمام توانمون از زندگی سختمون لذت ببریم:)♡
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پیوندهای روزانه
- سال نو در کافه بیان:")
- من نباید دلتنگت باشم،ولی هستم.
- تو دیگه به اون به چشم یه عابر پیاده نگاه نمیکنی!
- ولی من فقط تو رو دارم دیگه..
- من همه چیزو به خودم سخت گرفتم..
- هزار حسرت بی پایان من:)
- قلب من با باتری کار میکرد..
- روزی روزگاری در بیان..
- گاهی بعضی از آدما رو نمیشه جایگزین کرد
- من تعیین کننده بودم!
- داستانی به وسعت تمام ذهن هایمان
- استلا و آرتمیس به افق میروند