سلام..
خیلی وقته ننوشتم..البته حدود ده تا پست توی قسمت پیش نویسم هست..ولی اونا فقط برای خودمم..نمیتونم به کسی نشونشون بدم(:
این چند وقته تا جایی که تونستم فکر کردم و خودمو توی کتاب و انیمه و فیلم و آهنگ غرق کردم و ناخونکی هم به درس زدم..
راستش نمیتونم دلیل این که هیچی پست نکردم رو این بذارم که آشفته بود ذهنم(یکی از دلایلش این بود)اما دلیل اصلیش این بود که هیچی برای نوشتن نداشتم..و میومدم پشت لپ تاپ میشستم و هر چی با خودم فکر میکردم هیچ ایده ای برای نوشتن پیدا نمیکردم..زندگیم عادی بود و هیچ اتفاقی توش نیفتاده بود..صبح پا میشدم میرفتم سر کلاس آنلاین..با شینا میحرفیدم و توی بیان میگشتم و اهنگ گوش میکردم و بعد انیمه میدیدم و میدیدم..
هیچ چیزی نبود واقعا برای نوشتن..
نمیخواستم این پستم بنویسم..اما نمیدونم احساس کردم باید بنویسمش..
تا قبل از این که شروع به نوشتن بکنم هزاران چیز توی سرم میچرخید اما الان..هیچی!
شاید اصلا اشتباه کردم و این پستو نوشتم..هوووم نمیدونم..
میخواستم قالب وبلاگ و اسمشو دوباره عوض کنم اما نشد..این چند وقته زیاد خونمون نبودم..
اما عوضش میکنم..بزودی و نمیدونم میخوام از این قالب خیلی زود خلاص بشم..احساس بدی بهش دارم و هر وقت بهش نگاه میکنم خاطراتی رو به یادم میاره که سعی(!)در فراموشی دارمشون..
فکر میکنم داره از وبلاگم انرژی منفی میباره..تک تک پستامو دوباره خوندم و تنها چیزی که توشون میبینم ناراحتی و اندوهه..چیزی که اگه میتونستم دکمه دیلیتش رو میزدم تا برای همیشه از دستش خلاص بشم..برای همین دارم فکر میکنم یکم جو شاد تری به وبلاگم بدم و گرنه هر کسی که وارد وبلاگم میشه ناراحت میشه..و من اینو دوست ندارم(:
+نمیدونم چرا اما یه بغضی توی گلومه..
+با نوشتن این حالم بهتر شد یه احساس سبکی میکنم..چیزهایی که خیلی وقت بود میخواستم بنویسم رو نوشتم و از دستشون راحت شدم
+برای اولین بار یه کی دراما پیدا کردم که عاشقانه نیست..خیلی جالبه..حتما بعد از تموم کردمش یه معرفی براش مینویسم اگر تنبلیم نیاد
+خیلی اتفاق برام افتاده اما حس میکنم نیازی به نوشتنشون نیست..
+هنوزم بارون نیومده پیشم..از هر وقتی بیشتر دلم براش تنگ شده
+راستش به قیافم عادت کردم..و وقتی چتریهامو میزنم کنار از نظرم خوشگل میشم و قیافمو اینجوری دوست دارم..حتی دو تا از دخترخاله هام اعتراف کردن که خیلی خوشگل شدیD: